کم کم داریم به ایام امتحانات نزدیک میشیم و تب درس و دانشگاه همه جا رو گرفته...منم سخت دارم درس می خونم چون تا الان اصلا لای کتابا رو باز هم نکردم! آوینا این روزا آروم تر شده و کمتر گریه می کنه ولی تا 3 صبح بیداره و همش دوست داره من یا مامانش کنارش باشیم.یک خورده هم سرما خورده و سرفه می کنه... ...
این روزا آوینا جون بزرگتر شده و شیرین تر و شیطون تر شده...بعضی وقتا بلند بلند می خنده و دوست داشتنی تر میشه یک کم کارامون توی آزمایشگاه زیاد شده به خاطر ایزو گرفتن ... خلاص حسابی سرمون شلوغ شده ،هم سرکار و هم توی خونه...